دریای آبی و ساحل سرخرود مازندران
به گزارش مجله ایرکا، آن قدر از دریاچه های این ور و آن ور ایران، از دریاچه گهر لرستان گرفته تا دریاچه مهارلو شیراز نوشته ام، که حس تنهای شن های سواحل بالا و پایین ایران داشت کم کم از یاد و خاطرم می رفت. سواحل خلیج فارس و دریای عمان و ساحل بندر انزلی و رودسر را نمی گویم که هر کدامشان جایی فراموش نشدنی در قلبم دارند. این جا از ساحل سرخرود می نویسم که شما را تشنه نمی گذارد و حتما شهر سرخرود و ساحلش پذیرایی گرمی می نمایند که آن سرش ناپیداست.
دلم می خواهد این دفعه از ساحل بنویسم، با آن گرمی ماسه هایش که وقتی پاهایم را روی آن می گذارم، لذت گرمای نور خوشید را با تمام وجودم حس می کنم و آب سردی که از دریای می آید و زنده ام می نماید و صدای آرام بخشی که از موج های دریای خزر تمامی ندارد. گزارش این بارم را از مجله گردشگری خبرنگاران تقدیم می کنم به همه عاشقان ساحل و دریایی شمال ایران.
ساحل سرخرود کجاست؟
ایران، استان مازندران، شهرستان محمودآباد، شهر سرخرود، ساحل سرخرود
جاهای دیدنی ساحل سرخرود کدام هستند؟
قوهای وحشی، بقعه آقا سید عبدالمجید، جنگل شیلات، آببندان سرخرود، تالاب سرخرود، رودخانه هراز، تپه های قلاکتی، تور سر، سد چاکسر
برترین زمان سفر به ساحل سرخرود چه زمانی است؟
فصل بهار و تابستان
اقامت در ساحل سرخرود چگونه است؟
ویلا و سوئیت و چادر
پیشینه تاریخی منطقه سرخرود
من که صفای دریا و ساحل در همان یک بار زندگی ام به دلم نشسته بود، رفتم تا بیشتر از ته وتوی قضیه تاریخی این ساحل سر در بیاورم. من که نمی گویم، اما باستان شناسان پیشینه تاریخی ساحل سرخرود مازندران را به حدود 4000 سال قبل و احتمالا به پس و پیش همان دوران عصر آهن برمی گردانند. اصلا شاید نامش هم از همان روزهای زمین آمده که بعید می دانم قبل تر از آن نبوده باشد.
نمی دانم اصلا تمدنی در این ساحل بوده یا نه، اما درباره نامش که جست وجو کردم با چیزی روبه رو شدم که هوش از سرم پراند. درست و غلطش به پای محققان و کسانی که این چیزها را به لب آوردند، اما گفته می گردد سر حدود 4000 نفر را در یک روز کامل از تن شان جدا نموده بودند و خون بود که آبی آسمانی دریا را نموده بود به سرخی خون و همین شد که نام سرخرود نشست به ساحلش.
اما این به نظرم بیشتر به افسانه ای شبیه است که باورش به چیز بیشتری احتیاج دارد که اصلا چرا و چگونه باید همچین اتفاقی بیفتد، آن هم کنار ساحل. هرچند ماجرا به همین جا که تمام نمی گردد و می رسیم به علت منطقی تری که چرا نام این ساحل به ساحل سرخرود مشهور و نامی است.
در جای دیگری گفته شده نامش از رودخانه هزار کوه دماوند می خروشد و در مسیرش با چیزهای مختلفی آشنا می گردد که یکیش می گردد گِل و رنگ سرخ خاک و نام سرخرود می خورد به این ساحل.
شرایط آب وهوایی سرخرود
شهر ساحلی و جلگه ای غیر از مازندران نیست، که آب وهوای زمستانی به سرد و تابستان گرمی داشته باشد. اصلا همین می گردد که برترین زمان برای تازه کردن نفس و زدن دل به دریای خزر و ساحل سرخرود مازندران را باید بهار و تابستان دانست. یعنی آب وهوای سرخرود و ساحلش در همین روزها هستند که به دل تان می نشیند و حال تان را سر جایش می آورد.
مردم شناسی و فرهنگ مردم بومی سرخرود
مردمان سراسر ایران که هر کدامشان روحیه و مهمان نوازی و فرهنگ خاص خودشان را دارند. مردم بومی سرخرود هم با جمعیت 12.345 نفری که از سرشماری در سال 1395 صورت گرفته، با کشاورزی برنج و ماهیگیری در دریای خزر و شکار پرنده های وحشی و باغداری، چرخ زندگی شان را می گذرانند و شب را به صبح می رسانند و اقتصاد بخش کوچکی از ایران را فراهم می نمایند.
شیرینیِ گویش مازندرانی هم که از کوچک تا بزرگش آن را از بر هستند، در کنار لذت بردن از آداب و رسومی که خودش را در جشن های دینی و ایرانی مانند عروسی و عید نوروز و… نشان می دهد، برای مدت ها می ماند در خاطرات سفر به شمال تان.
هدایت کوتاه برای گردش در ساحل سرخرود
شاید حس کنید یک ساحل مگر چقدر می تواند جا برای تفریح و گردش داشته باشد، که به شما حق می دهم. اما همان قدر که تالاب بندر انزلی و ساحل کیش غوغا به پا نموده اند و هنوز هم می نمایند، ساحل سرخرود هم کم از آن ها ندارد و هم تفریح ها و تفریح های متنوع و هم دیدنی های طبیعی برایتان فراهم می نماید که حظ کنید.
دیدنی های ساحل سرخرود
ساحل سرخرود نمی دانم چرا انگار با اینکه یک ساحل است، اما ساعت ها می گردد پا روی ماسه های گرمش گذاشت و چند روزی را برای تفریح و تفریح در آن جا گذراند. راستش را می خواهید، با حال بد از ساحل سرخرود برنمی شد و آمدن تان دست خودتان نیست.
قوهای وحشی
تالاب انزلی که در کنار لاله های مردابی اش، زیبای منحصربه فرد دیگری از پرندگان مهاجر نشان می دهد، اما ساحل سرخرود هم مگر کم می آورد و با قوهای وحشی و پرندگان مهاجرش دل تان را آب می نماید، که پرنده های وحشی و مهاجر مثل قوهای فریادکش یا آوازخوان در زمستان، از نمی دانم کجا، شاید سیبری می آیند و با پاهای لاغرشان فرود می آورند به آب ساحل سرخ رود و چه سور و ساتی به پا می گردد.
بقعه آقا سید عبدالمجید
از ساحل سرخرود که دورتر و دورتر بشویم، در مرکز شهر سرخرود، بقعه مبارکه آقا سید عبدالمجید قرار گرفته که در کنار طبیعت و ساحل سرخرود، سیل بزرگ و طوفانی از مردم مومن به آن جا سرازیر می شوند و عاشقی می نمایند.
جنگل شیلات
خوبیش این جاست که فاصله تماشای بزرگی ساحل و جنگل این منطقه به فاصله دو چشمان تان است. یعنی همین که سر برگردانید، جنگل شیلات کنار ساحل سرخرود جلوی چشمتان ظاهر می گردد و جان می دهد برای قدم زدن زیر درختان و نشستن روی شاخ و برگ دورواطرافش.
رودخانه هراز
راهش را از هراز آغاز می نماید و مقصد نهایی اش به دریای خزر می رسد. تقریبا 10 رودخانه در اطراف این منطقه به هم وصل می شوند تا در نهایت این رودخانه تشکیل می گردد. می گویند که قدیم ها نام این رودخانه هرهز بوده که معنی اش آب هرمز می شد.
آب بندان سرخرود
احساس می کنم عمقش کم است. چون پرنده هایی که در تصاویرش می بینم، گاهی با دو پا و گاهی هم یک پا روی آب بندان سرخرود شرقی و غربی این ساحل ایستاده اند و در کنار درختان آن طرف تر هم عشوه گری می نمایند؛ حالا یا برای ما یا برای معشوق شان. پارک جنگلی کنار طبیعت آب بندان سرخرود که جای خودشان را دارد و من هم که عاشق جنگ های طبیعی.
تالاب سرخ رود
تالاب سرخرود میزبان پرنده های وحشی و البته مهاجر از گوشه وکنار دنیا است و هر از گاهی برای استراحت پروازشان وسط راه، به این تالاب می آیند و هم دل ما را صفا می دهند و هم دل خودشان را.
تپه های قلاکتی
دو تپه قلاکتی در جنوب شهر ساحل سرخرود زده بیرون که گفته می گردد 200 سال قدمت دارند و از جاذبه های گردشی با آن سرسبزی و جلوه هایش است.
تور سر
اصلا دریا هست و ماهیگیری هایش. تور سر که یک مکان ساحلی هست در ساحل سرخرود و قایق های ماهیگیری آن جا برای ماهیگیری دل شان را می زنند به دریای آرام و صید ماهی.
سد چاکسر
سد سنگی چاکسر جدا از اینکه دریای خزر پیش رویش است، رستوران و کافه و تفریح های دریای خزر مثل جت اسکی و قایق سواری و… هم دارد که روزهایتان را بسازد و رویاهایتان را.
تفریحات ساحل سرخرود
جایی پیدا نمی گردد که دیدنی و تفریح و تفریح داشته باشد، اما خوش نگذرانید. در مقالاتی که قبلا نوشته ام، کم از ورزش ها و تفریح های دریاچه های ایران نگفتم. این جا هم دو، سه مورد بیشتر می نویسم.
تماشای آسمان شب در ساحل
همین که خورشید به ته خط می رسد و غروب می نماید، چلچراغ های نورانی جایش را می گیرند و صدای نسیم و موج های دریا هستند که در کنار ساحل گرم و سقف آسمان بدون ابر مجذوب مان می نمایند و افسون. روزش که آسمان آبی امان تان نمی دهد و خورشیدی که در خاتمهی دریا غروب می نماید و سرخی اش روی ساحل سرخرود مازندران… بماند. تماشای آسمان شب ساحل هم که در آن خاتمه، آبی نفتی اش، ستاره های زرد و سفید و سرخ دیده می شوند که چشمان تان را برق می اندازند.
جت اسکی
جت اسکی که برای هیجان بیشتر وسوسه تان می نماید، روی موج های هرچند کم وبیش دریای خزر، بیشتر از قبل سرگرم تان می نماید.
قایق سواری و پاراگلایدر
در کنار جت اسکی اگر نمی خواهید تنی به آب بزنید و شاید هم اهل هیجان نباشید، قایق سواری از آن تفریح های ساحل سرخرود محسبوب می گردد که در فصل و جای مناسبش است دست تان می تواند برود به سمت ماهیگیری.
بعلاوه شما می توانید به لطف پاراگلایدر بالای چشم انداز دریا و ساحل یک پرواز جانانه را تجربه کنید.
اسب سواری
این از همان چیزهایی بود که در چند مقاله قبلی درباره دریاچه گهر ندیده بودم. اسب سواری در سواحل ایران را نمی دانم چه حس و حالی دارد. اما تجربه جالبی می تواند باشد که در بی نهایت دریا، تاخت بروید و حس زندگی کنید.
پلاژهای ساحلی
ساحل که نمی گذارد دل از آن بکنید، اما پلاژهای ساحلی کنار ساحل از این ور ساحل تا آن ورش با تمام امکانات از مسافران داخلی و خارجی پذیرایی می نمایند.
عکاسی
عکاسی که پایه تمام مقالاتم بوده و اصلا نمی گردد دشت و کوه و بنای تاریخی و… بدون ثبت کردن لحظه لحظه این جذابت های طبیعی باشد. یک ساحل هست و یک دریا. اما هزاران تصویر مسحورنماینده از آن می گردد گرفت که خاطره اش بماند فقط برای شیرین کردن روزهایی که دل تان ساحل می خواهد.
پیاده روی
تمام جذابیتش این است که کفش و جورابتان را در بیاورید و آستین پیراهن و پاچه شلوارتان را بزنید بالا و روی شن های ماسه ای ساحل سرخرود فرود بیاورید و گرمایش را لمس کنید. اصلا قدم زدن و پیاده روی و دویدن کنار ساحل آن قدر جذابیت دارد که دل تان نمی خواهد دل بکنید.
چه زمانی چمدان مان را برای سفر به سرخرود ببندیم؟
فرض کنید بهار و تابستان شده، دل تان از گرمای شهرتان عاصی می گردد و هوس مسافرت می کنید؛ آن هم لب دریا. همه که یا سواحل استان گیلان به فکر شان می رسد، یا کیش و اصلا کسی به ساحل سرخرود نگاه نمی نماید که اشتباه بزرگ زندگی شان از همین جا آغاز می گردد. ساحل سرخرود در بهار و تابستان است که هوای خنک و بهاری اش را هدیه می دهد و سرش کاملا شلوغ می گردد.
وسایل لازم برای سفر به سرخ رود
خیال تان که از بابت ویلا و سوئیت و رستوران و کافی شاپ و تفریحات و تفریح های ساحل سرخرود راحت باشد که برایتان کم نمی گذارد. اما عینک آفتابی و وسایل بهداشتی و لباس مناسب فراموش تان نگردد تا درگیر خریدتان در آن جا نباشید.
آدرس ساحل شمالی سرخرود کجاست؟
آدرس: ایران، استان مازندران، شهرستان محمودآباد، شهر سرخرود، ساحل سرخرود
راه طولانی و درازی ندارد و از تهران تا آن جا چند ساعت بیشتر طول نمی کشد. همین که دل تان سیرابی ساحل سرخرود را خواست، مسیر جاده هراز به آمل و فیروزکوه به ساری را بگیرید تا ساحل سرخرود مازندران.
ساحل سرخرود روی گوگل مپ
برترین راه برای رسیدن به این ساحل چیست؟
مسیر زمینی اش را که اشاره کردم و حالا می ماند مسیرهای هوایی و دیگرش. مسیر هوایی که اصلا زمانی نمی گیرد. یعنی سوار هواپیما که می شوید و بابل و بابلسر و فریدون کنار را می بینید، تا چشمتان را ببندید و باز کنید، در فرودگاه ساری نشسته اید و این جاست که با بلیط اتوبوس یا قطار به دست راهی ساحل سرخرود شوید. اگر هم که راه هوایی از انتخاب هایتان فاصله دارد که راه زمینی هم جذابیت های خودش را دارد.
اقامت در ساحل سرخرود
ساحل سرخرود از آن سواحلی است که می توانید چشم اندازی از آن را از پنجره اتاق تان در ویلا و و آپارتمان مکان های اقامتی داشته باشید. این شهر توریستی با ویلاهای مقرون به صرفه و گرانش دست تان را باز می گذارد. اما خودتان باید بدانید که ویلاها و آپارتمان های مقرون به صرفه در بخش جنوبی نزدیک به آمل از ساحل سرخرود کمی دورتر و ویلاهای گران قیمت هم در منطقه ساحلی گلشهر و خط دریای خزر، مجلل تر و باابهت تر هستند.
سرخی من از ساحل سرخرود
بعد از نوشتن درباره دریا و دریاچه، این بار از ساحل نوشتم، از یکی از جاهای دیدنی مازندران، از سواحل ایران، از تفریحات و تفریح ها و اسب سواری و پیاده روی روی ساحل گفتم و از قوهای وحشی و جنگل شیلات و امکانات رفاهی اش، از مردم مهربان مازندران که دوست و غریبه نمی شناسند و با مهمان نوازی هایشان خجالت زده تان می نمایند. یعنی آن قدر در ساحل سرخرود به شما خوش می گذرد که در سفرهای بعد در کنار جاهای دیدنی ایران و تماشایی لب بندر جنوب، گوشه چشمی هم دارید به این ساحل.
بزرگی اش به مقدار دریای خزر نیست، اما حتما چیزهایی دارد که مردم عاشقانه و مهربانانه طرفدارش هستند و بهار و تابستانی نیست که از ساحل و دریایش سیراب نشوند. آخرین حرف یک نویسنده می تواند فلسفی و عرفانی و عامه پسند باشد، اما این ساحل که به چشمانم می خورد، ترجیح منطق را کنار بگذارم و فقط بسرایم. من عاشق تاریخ و طبیعت و مردم سرزمینم هستم.
منبع: علی بابا